موضعگیری سلبریتیها در جنگ؛ سکوت و تسلیم مقابل آمریکا و اسرائیل
۱. مقدمه
اهمیت بررسی موضعگیری سلبریتیها در شرایط جنگ
موضعگیری سلبریتیها در جنگ اهمیت ویژهای دارد، زیرا این افراد به عنوان چهرههای شناخته شده در جامعه، قدرت زیادی برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی و جهتدهی به احساسات جمعی دارند. در زمان بحرانهای سیاسی و نظامی، واکنشهای آنها میتواند به افزایش آگاهی، حمایت از ملت یا حتی تشدید تنشها منجر شود. بررسی دقیق این موضعگیریها به ما کمک میکند تا بفهمیم چگونه سلبریتیها در جنگهای روانی و رسانهای نقش ایفا میکنند و تا چه حد توانستهاند صدای مردم یا حکومت را منعکس کنند.
تأثیر موضعگیری سلبریتیها بر افکار عمومی و جامعه
موضعگیری سلبریتیها در جنگ مستقیماً بر افکار عمومی تأثیر میگذارد. آنها از طریق شبکههای اجتماعی، رسانهها و برنامههای تلویزیونی پیامهای خود را به سرعت و گستردگی منتشر میکنند. وقتی این افراد مواضع روشنی درباره جنگ اعلام میکنند، میتوانند حس همبستگی ملی را تقویت و ناامیدی را کاهش دهند. اما اگر سکوت کنند یا موضعی مبهم داشته باشند، ممکن است باعث سردرگمی یا دلسردی در جامعه شوند. بررسی این تأثیرات به درک بهتر روندهای اجتماعی و سیاسی کمک میکند.
۲. تعریف و چارچوب موضوع
منظور از «موضعگیری» چیست؟
در چارچوب این مقاله، منظور از موضعگیری، هر نوع واکنش علنی یا نیمهعلنی یک چهره شناختهشده (سلبریتی) در برابر یک رویداد مهم سیاسی یا نظامی است. موضعگیری میتواند شامل انتشار یک استوری ساده، یک پست رسمی، یک گفتوگوی رسانهای یا حتی سکوت معنادار باشد.
در بحرانهایی مانند جنگ، هر حرکت یا عدمتحرک از سوی سلبریتیها حامل پیام است و میتواند واکنشهای گسترده اجتماعی و سیاسی را در پی داشته باشد. به همین دلیل، در بررسی موضعگیری سلبریتیها در جنگ، تمام اشکال ابراز نظر یا امتناع از آن باید مد نظر قرار گیرد.
تفاوت میان موضعگیری صریح و غیرصریح
موضعگیری صریح به واکنشی اطلاق میشود که در آن، فرد بدون ابهام، موضع خود را نسبت به طرفین جنگ مشخص میکند؛ مثلاً با استفاده از عباراتی مانند «محکوم میکنم»، «حمایت میکنم» یا نامبردن مستقیم از دولتهای درگیر مانند اسرائیل یا آمریکا.
در مقابل، موضعگیری غیرصریح معمولاً در لفافه بیان میشود. در این حالت، سلبریتی ممکن است تنها از «صلح»، «احساسات انسانی» یا «ناراحتی از وضعیت مردم» سخن بگوید، بدون آنکه مستقیماً طرف متجاوز را مشخص کند.
سکوت به عنوان موضع یا انفعال
سکوت برخی سلبریتیها در برابر جنگ، خود یک موضعگیری محسوب میشود؛ اما پرسش اینجاست که آیا این سکوت، آگاهانه و حسابشده است یا ناشی از ترس و بیتفاوتی؟ در فضای رسانهای امروز، عدم اظهارنظر در شرایط حساس، از سوی افکار عمومی بهعنوان انفعال یا فرار از مسئولیت اجتماعی تعبیر میشود.
برخی سکوت را شکلی از بیطرفی میدانند؛ اما در بسیاری از مواقع، این سکوت به معنای اجتناب از درگیر شدن با واقعیتهای تلخ یا محافظت از منافع شخصی تعبیر میشود.
۳. دستهبندی سلبریتیها بر اساس نوع موضعگیری
در جریان جنگ اخیر ایران با اسرائیل و آمریکا، موضعگیری سلبریتیها در جنگ بسیار متنوع بود. برخی صریح و شجاعانه علیه تجاوز موضع گرفتند، برخی با عباراتی کلی واکنش نشان دادند و گروهی هم سکوت را بر هر واکنشی ترجیح دادند. دستهبندی این واکنشها به تفکیک گروههای مختلف چهرههای شناختهشده، درک روشنی از فضای فکری و رسانهای امروز ایران ارائه میدهد.
۳.۱ بازیگران
کسانی که صریحاً اسرائیل و آمریکا را محکوم کردند
تعداد کمی از بازیگران بهطور مستقیم و روشن، حملات اسرائیل و آمریکا به ایران را محکوم کردند. مسعود فراستی (منتقد سینما)، امین زندگانی و محمدرضا شریفینیا با انتشار پیامهایی واضح، از مردم ایران حمایت کردند و تجاوز نظامی را محکوم دانستند. همچنین مهدی فخیمزاده در مصاحبهای صریح اعلام کرد که سکوت در برابر چنین جنایاتی، همدستی با متجاوز است.
کسانی که موضعگیری غیرصریح داشتند
برخی دیگر از بازیگران با انتشار پیامهای کلی درباره «صلح»، «غم برای مردم» یا «ناراحتی از جنگ» واکنش نشان دادند، اما هیچ اشارهای به عاملان جنگ نکردند. از جمله این افراد میتوان به ترانه علیدوستی، پگاه آهنگرانی، صابر ابر و شقایق دهقان اشاره کرد. این افراد بیشتر در قالب استوریهای تصویری یا جملاتی ادبی احساسات خود را ابراز کردند، بدون آنکه نامی از اسرائیل یا آمریکا ببرند.
کسانی که سکوت کردند یا از بیان موضع خودداری کردند
بازیگرانی چون نوید محمدزاده، پریناز ایزدیار، الناز شاکردوست، مهناز افشار، رضا گلزار و هوتن شکیبا در تمام مدت بحران، هیچ واکنشی درباره جنگ نشان ندادند. سکوت آنها، بهویژه در میان میلیونها دنبالکننده، موجب انتقاد جدی از سوی مردم و تحلیلگران اجتماعی شد. این سکوت نهتنها غیرفعال تلقی شد، بلکه نوعی بیتفاوتی نسبت به مسائل ملی محسوب گردید.
۳.۲ مجریها و چهرههای رسانهای
نمونههای محکومیت صریح
در میان مجریان رسانهای، احسان علیخانی با انتشار پستی احساسی، از ایستادگی مردم در برابر دشمنان گفت و با لحنی صریح از حمله نظامی انتقاد کرد. محمد دلاوری نیز در برنامه زنده خود، با اشاره به جنایات اسرائیل، حمایت از مقاومت را وظیفه ملی دانست. این مواضع مستقیم، بازخورد مثبتی از سوی مخاطبان دریافت کرد.
مواضع مبهم یا اجتناب از موضعگیری
رضا رشیدپور، پژمان بازغی و مهران مدیری از جمله چهرههایی بودند که به بیانهایی مبهم بسنده کردند؛ عباراتی نظیر «کاش جنگی در کار نبود» یا «برای صلح دعا کنیم» بدون اشاره به طرف متجاوز. این مواضع بهوضوح از ورود به فضای سیاسی پرهیز میکرد و بیشتر به نگرانی برای تصویر عمومی آنها برمیگشت.
سکوت و دلیل آن
چهرههایی همچون بهنام تشکر، آزاده صمدی و رامبد جوان هیچگونه واکنشی منتشر نکردند. برخی تحلیلگران دلیل این سکوت را ترس از برخورد نهادهای مختلف یا حفظ منافع اقتصادی و رسانهای آنها دانستند. این سکوتها بار دیگر نقش محتاطانه رسانهایها در بحرانهای سیاسی را برجسته کرد.
۳.۳ ورزشکاران
موضعگیریهای رسمی و علنی
ورزشکارانی چون حسن یزدانی (کشتیگیر)، احمد نوراللهی (فوتبالیست) و کمیل قاسمی با انتشار پستهایی صریح، از مردم ایران حمایت کردند و در پیامهای خود به «دفاع از کشور» اشاره کردند. آنها در قالبهایی مثل پرچم، شعر و تصویر، همبستگی خود با ملت را اعلام کردند.
واکنشهای غیررسمی و غیرمستقیم
برخی ورزشکاران نظیر سردار آزمون، علیرضا بیرانوند و رامین رضاییان تنها استوریهایی با مضمون «دعا برای صلح» یا تصاویر بدون متن منتشر کردند. این نوع واکنشها در نگاه عمومی، نوعی گریز از مسئولیت قلمداد شد، هرچند برخی هواداران آن را نشانه نگرانیهای حرفهای و بینالمللی دانستند.
عدم اظهار نظر و تحلیل دلایل
نامهایی مانند مهدی طارمی، احسان حاجصفی و کریم باقری کاملاً از اظهار نظر درباره جنگ خودداری کردند. این سکوت، بهویژه با توجه به شهرت بینالمللی آنها، بهعنوان تلاش برای پرهیز از درگیریهای رسانهای بینالمللی تحلیل شد. اما در فضای داخلی، بسیاری این عدم موضعگیری را مصداق بیتفاوتی دانستند.
۳.۴ سایر سلبریتیها (خوانندهها، هنرمندان، اینفلوئنسرها)
نمونههای مثبت و منفی موضعگیری
خوانندگانی چون محسن چاوشی و سالار عقیلی با انتشار آثار هنری یا متون تأثیرگذار، حمایت خود از مردم ایران و محکومیت دشمنان را ابراز کردند. در مقابل، برخی از چهرههای موسیقی پاپ مانند بابک جهانبخش و ماکان بند هیچ واکنشی نشان ندادند. در حوزه اینفلوئنسرها، تنها معدودی چون سحر رضوی (بلاگر فرهنگی) با بیان صریح، واکنش نشان دادند؛ در حالیکه اغلب دیگر چهرهها همچون دنیا جهانبخت و سحر قریشی یا سکوت کردند یا موضوعات بیربط منتشر نمودند.
نقش شبکههای اجتماعی در انتشار مواضع
اینستاگرام، ایکس (توییتر) و یوتیوب ابزار اصلی انتشار موضعگیری این سلبریتیها بودند. بیشتر بازیگران از اینستاگرام استفاده کردند، در حالیکه ورزشکاران و خوانندگان پلتفرم توییتر و استوریهای ساده را ترجیح دادند. برخی نیز مانند رضا پیشرو از طریق کانال یوتیوب یا موزیکهای منتشرشده، موضعگیری خود را علنی کردند.
تحلیل واکنشهای عمومی نسبت به مواضع آنها
مردم به شکل گستردهای نسبت به این مواضع واکنش نشان دادند. افرادی که موضعگیری صریح داشتند، با استقبال و حمایت روبهرو شدند، در حالیکه چهرههای ساکت یا مبهم مورد انتقاد قرار گرفتند. در برخی موارد، کمپینهای آنفالو یا عدم خرید از برندهایی که توسط اینفلوئنسرهای بیتفاوت تبلیغ میشد، شکل گرفت. این بازتابها نشان داد که موضعگیری سلبریتیها در جنگ مستقیماً بر جایگاه اجتماعی و اقتصادی آنها اثر میگذارد.
۴. تحلیل محتوای پستها، استوریها و ویدئوها
بررسی نمونههای شاخص از اینستاگرام، توییتر (ایکس)، یوتیوب و سایر شبکهها
شبکههای اجتماعی، بستر اصلی موضعگیری سلبریتیها در جنگ بودند. پلتفرمهایی مانند اینستاگرام، ایکس (توییتر سابق)، تلگرام و یوتیوب، در مدتزمان کوتاهی به میدان واکنشهای احساسی، سیاسی و حتی انفعالی تبدیل شدند. بازیگران، خوانندگان، ورزشکاران و مجریان، معمولاً از استوری یا پست اینستاگرام استفاده کردند. دلیل این انتخاب، گستردگی مخاطبان اینستاگرام در ایران بود.
برای مثال، محسن چاوشی متنی ادبی را در قالب یک پست منتشر کرد. لحن او غیرمستقیم بود، اما دفاع از مردم ایران در آن بهروشنی دیده میشد. احسان علیخانی تصویری از پرچم ایران منتشر کرد. در کنار آن، جملهای صریح و حمایتی قرار داشت. این اقدام، موضعگیری مشخصی را نشان میداد.
در نقطه مقابل، نوید محمدزاده تصویری از یک پرنده در آسمان را استوری کرد. او هیچ توضیحی ارائه نداد. بسیاری از مخاطبان، این حرکت را نوعی گریز از موضعگیری تلقی کردند.
در یوتیوب، رضا پیشرو و امیر تتلو گاهی در لایوها یا ویدئوهای خود به جنگ اشاره کردند. اما بیان آنها ساختاریافته و روشن نبود. اظهاراتشان بیشتر رنگ و بوی شخصی داشت و فاقد انسجام سیاسی بود.
در ایکس، ترانه علیدوستی با متنی ادبی و کوتاه، احساس نگرانی خود را ابراز کرد. با این حال، از ذکر نام کشور متجاوز خودداری نمود. همین پرهیز، لحن پیام را در مرز بین حمایت و محافظهکاری قرار داد.
روشهای ابراز موضع: مستقیم، کنایهای، دوپهلو
موضعگیریها از نظر لحن و قالب، به سه دسته کلی تقسیم میشدند:
-
مستقیم: پیامهای صریح و واضح که عامل جنگ را مشخص میکردند. این نوع محتوا اغلب با واژههایی مثل «تجاوز»، «آمریکا»، «اسرائیل»، «مقاومت»، «شهدا» و «دفاع» همراه بود.
-
کنایهای: استفاده از اشارات غیرمستقیم یا نمادین. مثلاً عکس کبوتری زخمی، شعری درباره وطن، یا جملههایی مانند «کاش صلح روزی بر ما هم نازل شود» بدون اشاره به علت جنگ.
-
دوپهلو: پستهایی که هم قابل تعبیر به حمایت از مردم بودند و هم قابل برداشت به بیطرفی. معمولاً این نوع محتوا نه واکنش مثبت قطعی دریافت میکرد و نه منفی؛ اما نوعی محافظهکاری آشکار در آنها مشهود بود.
بازیگرانی مانند صابر ابر و شقایق دهقان از روشهای کنایهای استفاده کردند، در حالیکه محمدرضا شریفینیا موضعی صریح و مشخص داشت. بسیاری از اینفلوئنسرها، مانند دنیا جهانبخت یا سحر قریشی، نیز از تصاویر احساسی یا کپشنهای کوتاه بهره بردند که قابل تفسیر به چند جهت بودند.
واکنش دنبالکنندگان و رسانهها به این موضعگیریها
واکنش عمومی مردم نسبت به موضعگیری سلبریتیها در جنگ بهشدت حساس، قاطع و عاطفی بود. کسانی که صریح و شفاف از مردم ایران دفاع کردند، با موجی از حمایت، افزایش دنبالکننده و پیامهای تشکر مواجه شدند. در مقابل، افرادی که سکوت کردند یا محتوایی بیربط منتشر کردند، با انتقادات تند، کامنتهای منفی و گاه کمپینهای «آنفالو» روبهرو شدند.
برای مثال، بعد از پست احسان علیخانی، هزاران کامنت حمایتی زیر پست او نوشته شد. اما پس از سکوت پریناز ایزدیار، کاربران بسیاری در استوریهای خود او را به «بیتفاوتی در روزهای جنگ» متهم کردند. برخی سلبریتیها مجبور به بستن کامنتها یا حتی حذف پستهای قبلی خود شدند تا از موج واکنشها بکاهند.
رسانهها نیز نسبت به این موضعگیریها واکنش نشان دادند. برخی رسانههای رسمی از چهرههای شجاع تجلیل کردند و بعضی دیگر، به نقد سکوت یا نفاق چهرههای شناختهشده پرداختند. در رسانههای خارج از ایران، تمرکز بیشتر بر سلبریتیهای ساکت یا دوپهلو بود که از نظر آنها «همدست با رژیم» محسوب میشدند.
۵. علت سکوت و ترس سلبریتیها
در مواجهه با جنگ و بحرانهای سیاسی، بسیاری از سلبریتیها ترجیح میدهند سکوت کنند یا واکنشهای مبهم داشته باشند. این سکوت اغلب حاصل ترکیبی از ترس، محاسبهگری، نگرانیهای مالی و تجربههای تلخ گذشته است. در ادامه، دلایل اصلی این رفتار بهصورت ساختاریافته بررسی میشود.
۵.۱ ترس از پیامدهای سیاسی و امنیتی
فشارهای داخلی و تهدیدهای امنیتی
بسیاری از سلبریتیها نگرانند که موضعگیری شفاف در مسائل حساس سیاسی، آنها را با نهادهای نظارتی و امنیتی درگیر کند. تجربه سالهای گذشته نشان داده که حتی یک استوری ساده میتواند به احضار، بازجویی، یا سانسور گسترده ختم شود. این نگرانیها باعث شده بازیگران، ورزشکاران و اینفلوئنسرها نسبت به موضوعات ملی با احتیاط عمل کنند. منتها موضعگیری نسبت به جنک تحمیلی اسرائیل بر علیه ایران یقینا فشار و تهدید داخلی ای برای این افراد ایجاد نمی کرد.
خطر ممنوعالفعالیت یا ممنوعالخروجی
در موارد متعددی، برخی چهرهها پس از اظهارنظر درباره مسائل سیاسی، با ممنوعیت فعالیت در صداوسیما یا جشنوارهها مواجه شدند. ممنوعالخروجی نیز ابزاری است که نهادهای دولتی در برخی موارد علیه افراد شناختهشده بهکار بردهاند. این احتمال واقعی، سلبریتیها را به سکوت سوق داده است. همچون مورد قبل موضعگیری نسبت به جنک تحمیلی اسرائیل بر علیه ایران یقینا فشار و تهدید داخلی ای برای این افراد ایجاد نمی کرد.
۵.۲ نگرانیهای اقتصادی
وابستگی مالی به اسپانسرها، تبلیغات و بازار کار
بیشتر سلبریتیها درآمد اصلی خود را از همکاری با برندها، قراردادهای تبلیغاتی، اسپانسرهای تجاری و حضور در پروژههای سینمایی و تلویزیونی بهدست میآورند. موضعگیری سیاسی میتواند باعث شود برندها از همکاری با آنها صرفنظر کنند. این ترس بهخصوص در میان بازیگران و اینفلوئنسرهای تجاری بسیار پررنگ است.
ترس از از دست دادن قراردادها و فرصتها
حتی یک موضعگیری احساسی میتواند شانس یک سلبریتی را برای حضور در یک پروژه مهم از بین ببرد. بسیاری از تهیهکنندگان، کارفرماها و شبکههای تلویزیونی علاقهای به چهرههای پرحاشیه ندارند و همین باعث شده که سلبریتیها منافع مالی خود را به قیمت خاموش ماندن ترجیح دهند.
۵.۳ تأثیرات اجتماعی و رسانهای
واکنش منفی بخشهایی از جامعه و هواداران
برخی سلبریتیها نگراناند که موضعگیری آنها باعث شکاف میان هوادارانشان شود. جامعه ایران طیف گستردهای از دیدگاهها دارد و حتی یک جمله سیاسی ممکن است نیمی از مخاطبان را برنجاند. این ترس باعث شده که بسیاری از چهرهها بهجای اعلام نظر، تنها به جلب احساسات عمومی با عبارات کلی بسنده کنند.
ریسک تخریب شهرت و اعتبار
در فضای شبکههای اجتماعی، یک موضعگیری اشتباه میتواند در عرض چند ساعت به موجی از انتقاد و حتی «لغو فرهنگی» (Cancel Culture) منجر شود. این ریسک بالا برای چهرههایی که سالها برای ساختن برند شخصی خود زحمت کشیدهاند، عاملی بازدارنده است.
۵.۴ فرهنگ سکوت و پرهیز از بحران
فرهنگ عمومی جامعه و سابقه تاریخی
در فرهنگ عمومی ایران، بیان نظرات سیاسی بهویژه از سوی چهرههای عمومی، همیشه با ترس و محافظهکاری همراه بوده است. ریشه این ترس به تجربههای تاریخی بازمیگردد؛ جایی که حتی افراد محبوب، با یک اشتباه یا اظهار نظر غیرمنتظره، با سقوط ناگهانی محبوبیت یا حذف رسانهای مواجه شدند.
نقش رسانههای رسمی و سانسور
سانسور ساختاریافته در رسانههای رسمی باعث شده که فضای گفتوگوی آزاد برای سلبریتیها وجود نداشته باشد. بسیاری از آنها میدانند که رسانهها یا سکوتشان را نادیده میگیرند یا کوچکترین موضع آنها را در جهتی سیاسی تفسیر میکنند. همین فقدان شفافیت رسانهای، بسیاری را از اظهار نظر بازمیدارد. و باز هم موضعگیری نسبت به جنک تحمیلی اسرائیل بر علیه ایران یقینا فشار و تهدید داخلی ای برای این افراد ایجاد نمی کرد.
۵.۵ نمونههای بارز سکوت یا عقبنشینی در گذشته
در سالهای اخیر، بارها شاهد بودهایم که برخی سلبریتیها پس از موضعگیری صریح یا حتی اشارهای غیرمستقیم به مسائل سیاسی یا نظامی، به دلیل فشارهای اجتماعی، رسانهای یا امنیتی، از موضع خود عقبنشینی کردهاند. این روند نشان میدهد که موضعگیری سلبریتیها در جنگ و بحران، همواره تصمیمی پرهزینه و پرریسک بوده است.
عقبنشینی رسانهای بهرام رادان
بهرام رادان، در سال ۱۳۹۴ پس از آنکه در توییتر از قانونی شدن ازدواج همجنسگرایان در آمریکا ابراز رضایت کرد و آن را نشانه پیشرفت بشر دانست، با هجمه رسانهای سنگینی مواجه شد. او ساعاتی بعد توییت را حذف کرد و با انتشار بیانیهای نوشت: «این موضع شخصی نبود و سوءتفاهمی پیش آمده که به فرهنگ ایرانی مربوط نمیشود». این عقبنشینی، به وضوح تحت فشار انجام شد و رادان تا مدتها در رسانهها غایب بود.
سخنان سیاسی محسن نامجو و عقبگرد احساسی
محسن نامجو نیز در یک کنسرت در آمریکا، درباره مسائل سیاسی ایران اظهارنظر کرد. این اظهارات، بهویژه در فضای خارج از کشور، باعث واکنش تند بخشی از مخالفان سیاسی و کاربران شبکههای اجتماعی شد. او بعدها در مصاحبهای از «احساساتی شدن» خود در لحظه اجرا گفت و از استفاده سیاسی از سخنانش گلایه کرد.
سکوت پس از اعتراض ترانه علیدوستی
ترانه علیدوستی نیز در دی ۱۳۹۸، پس از سقوط هواپیمای اوکراینی، با انتشار پستی نوشت: «ما مردم بیپناه ایران هستیم»، اما پس از آنکه فشارها افزایش یافت، فعالیتهای رسانهایاش برای مدت طولانی متوقف شد و حتی بسیاری از پستهای پیشینش را حذف کرد.
تغییر مسیر مهناز افشار پس از انتقادات
نمونه دیگر، مهناز افشار بود که در واکنش به اعتراضات آبان ۹۸، توییتهایی منتشر کرد. اما پس از واکنشهای منفی کاربران داخلی و تهدیدات رسانهای، از فضای توییتر فاصله گرفت و بعدها تلاش کرد محتوایی غیرسیاسی منتشر کند. در چند مصاحبه نیز گفت «من یک فعال سیاسی نیستم».
این نمونهها نشان میدهند که در فضای پرمخاطره اجتماعی ایران، موضعگیری سلبریتیها در جنگ و بحرانها، نهتنها یک انتخاب شخصی نیست، بلکه تلاشی برای حفظ تعادل بین حقیقت، شهرت، امنیت و بقاست. برای بسیاری از آنها، عقبنشینی از یک موضع صریح، راهی برای جلوگیری از حذف کامل است. همین مسئله موجب شده که امروز، پیش از هر اظهارنظر، صدها بار دستبهعقببرند و یا کلاً چیزی نگویند.
۶. پیامدهای سکوت و یا موضعگیری سلبریتیها
تأثیر بر افکار عمومی و روحیه ملی
موضعگیری سلبریتیها در جنگ، نقش مهمی در شکلدهی به افکار عمومی دارد. وقتی چهرههای شناختهشده و محبوب با صراحت علیه تجاوز موضع میگیرند، احساس همبستگی و وحدت ملی در جامعه تقویت میشود. بالعکس، سکوت یا مواضع مبهم آنها میتواند موجب سرخوردگی، تردید و کاهش روحیه ملی شود.
در مواردی، عدم واکنش سلبریتیها بهخصوص در شرایط بحرانی، بهعنوان بیتفاوتی تعبیر شده و اعتماد عمومی نسبت به آنها کاهش یافته است.
اثر بر روند سیاسی و جنگ روانی
سلبریتیها به عنوان افراد تاثیرگذار، میتوانند در جنگ روانی نقش تعیینکنندهای ایفا کنند. موضعگیریهای قاطع آنها، علاوه بر ایجاد انگیزه در مردم، پیام روشنی به طرف مقابل ارسال میکند که جامعه متحد و مقاوم است.
در مقابل، سکوت یا مواضع دوپهلو، به دشمن این اجازه را میدهد که شکافهای اجتماعی و سیاسی را بزرگتر کند و از آن به نفع خود استفاده نماید. بنابراین، رفتار سلبریتیها به طور غیرمستقیم بر روند سیاسی و جنگ روانی تأثیرگذار است.
بازخوردهای اجتماعی و رسانهای
موضعگیری یا سکوت سلبریتیها، واکنشهای گستردهای در شبکههای اجتماعی و رسانهها به دنبال دارد. واکنشهای مثبت به مواضع صریح، افزایش محبوبیت و تقویت جایگاه اجتماعی آنها را به دنبال دارد.
اما سکوت یا مواضع مبهم، موجب انتقادهای تند، کمپینهای آنفالو و کاهش اعتماد میشود. رسانههای داخلی و خارجی نیز این رفتارها را رصد کرده و تحلیل میکنند، که میتواند به تغییر جایگاه سلبریتیها در جامعه منجر شود.
مقایسه با موضعگیری سلبریتیها در دیگر کشورها در بحرانهای مشابه
در بحرانهای مشابه در کشورهای دیگر، مانند جنگ اوکراین یا تنشهای خاورمیانه، بسیاری از سلبریتیها مواضع صریح و حمایتگرانه از ملت خود اتخاذ کردهاند. این مواضع، به آنها اعتبار بینالمللی و داخلی داده و نقش فعال در تحولات سیاسی ایفا کرده است.
در مقابل، در ایران، به دلیل ساختار سیاسی، امنیتی و فرهنگی خاص، بسیاری از سلبریتیها ترجیح میدهند سکوت کنند یا واکنشهای محافظهکارانه داشته باشند. این تفاوت، نشاندهنده محدودیتها و پیچیدگیهای خاص فضای اجتماعی ایران است.
واکنش سلبریتیهای ایرانی به دیگر بحرانها و اعتراضات مهم
در سالهای اخیر، برخی سلبریتیهای ایرانی در مواجهه با بحرانهای داخلی و بینالمللی واکنشهای متفاوتی نشان دادهاند که تأثیر قابل توجهی بر جامعه داشته است.
-
جنگ روسیه و اوکراین:
برخی چهرهها مانند پگاه آهنگرانی و حامد بهداد نسبت به جنگ روسیه و اوکراین ابراز نگرانی کردند و خواهان پایان درگیریها شدند، اما به دلایل امنیتی و سیاسی، از محکومیت صریح دولت روسیه پرهیز کردند. در مقابل، برخی این سکوت را به معنای حمایت ضمنی از روسیه تعبیر کردند. -
اعتراضات «زن، زندگی، آزادی»:
چهرههایی چون ترانه علیدوستی، بهناز جعفری و لیندا کیانی از اولین کسانی بودند که حمایت خود را از این اعتراضات اعلام کردند و در شبکههای اجتماعی مطالبی درباره حقوق زنان و آزادی بیان منتشر کردند. اما برخی دیگر همچون مهناز افشار، پس از شروع موج انتقادات، عقبنشینی کردند و فعالیتهای سیاسی خود را محدود ساختند. -
حوادث سال ۱۳۸۸:
سلبریتیهایی مانند پرویز پرستویی و باران کوثری مواضع آشکاری علیه سرکوب اعتراضات داشتند و این موضعگیریها را بارها تکرار کردند. در مقابل، تعدادی مانند مهدی سلطانی و فاطمه معتمدآریا ترجیح دادند در این زمینه سکوت کنند یا اظهارنظرهای مبهم داشته باشند.
۷. مسئولیتپذیری اجتماعی یا خودنمایی رسانهای؟ بررسی رفتار سلبریتیهای غربی در بحرانها
بررسی موضعگیری سلبریتیهای غربی نشان میدهد که بسیاری از آنها در شرایط بحرانی نهتنها سکوت نمیکنند، بلکه با مسئولیتپذیری بالا، نقش فعالی در آگاهسازی افکار عمومی ایفا میکنند.
برای مثال، بنیاد کارنگی در گزارشی تحلیلی با عنوان «شمشیر دو لبه کنشگری سلبریتیها»، تأکید میکند که موضعگیریهای سیاسی سلبریتیها میتواند هم منجر به همبستگی عمومی شود و هم زمینهساز قطبیسازی در جامعه گردد.
→ برای مطالعه کامل کلیک کنید
از سوی دیگر، مجله تایم در مقالهای با عنوان «تناقض سلبریتیها در حمایت از محیط زیست»، رفتارهایی مانند استفاده از جت خصوصی توسط تیلور سویفت را با ادعاهای محیطزیستی او در تضاد دانسته است.
→ برای مشاهده جزئیات کلیک کنید
گاردین نیز در مقاله «چه کسانی از فعالیت اجتماعی سلبریتیها سود میبرند؟»، نقد میکند که گاهی موضعگیریهای سلبریتیها بیش از آنکه برای حل بحران باشد، برای ساختن چهرهای مثبت از خود در رسانهها صورت میگیرد.
→ برای مطالعه تحلیل گاردین کلیک کنید
در همین زمینه، فایننشال تایمز در گزارشی به نام «نسل جدید سلبریتیهای مسئولیتپذیر»، از چهرههایی مانند سلنا گومز نام میبرد که فراتر از ژستهای رسانهای، در خیریهسازی، حمایت از سلامت روان و سرمایهگذاری اجتماعی فعالانه وارد شدهاند.
→ برای مشاهده مقاله فایننشال تایمز کلیک کنید
نتیجهگیری
جمعبندی و تحلیل کلی
موضعگیری سلبریتیها در جنگ و شرایط بحران، نمایانگر تقاطع پیچیدهای از عوامل سیاسی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی است. همانطور که بررسی شد، برخی چهرهها با شجاعت موضع صریح گرفتند و از مردم و وطن حمایت کردند؛ اما تعداد قابلتوجهی از سلبریتیها سکوت کردند یا واکنشهای مبهم و محافظهکارانه داشتند. این وضعیت نشان میدهد که موضعگیری سلبریتیها در جنگ نه فقط یک انتخاب ساده، بلکه یک تصمیم پیچیده است که تحت تأثیر عوامل متعدد قرار دارد.
اهمیت شفافیت و صداقت سلبریتیها در شرایط بحران
شفافیت و صداقت در بیان مواضع، بهویژه در شرایط بحرانی و جنگ، نقش بسیار مهمی در اعتمادسازی بین مردم و چهرههای محبوب دارد. موضعگیریهای شفاف، نهتنها به ارتقای همبستگی ملی کمک میکند، بلکه نشاندهنده مسئولیتپذیری اجتماعی بالای سلبریتیها است. در مقابل، سکوت یا ابهام میتواند به بیاعتمادی عمومی و تضعیف روحیه ملی منجر شود.
دلایل واقعی سکوت: حفظ شهرت و منافع بینالمللی
یکی از مهمترین دلایلی که بسیاری از سلبریتیهای ایرانی برای سکوت یا محافظهکاری در موضعگیریهای مرتبط با جنگ و مسائل حساس سیاسی انتخاب میکنند، حفظ شهرت و منافع بینالمللی، به ویژه حفظ گذرنامهها و سفرهای خارجی است.
سلبریتیهایی که نسبت به اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» یا حوادث سال ۸۸ موضعگیریهای صریح و انتقادی داشتند، در عین حال تلاش کردهاند در موضوعات نظامی و جنگ سکوت کنند. این رفتار نشان میدهد که آنها نسبت به مسائل داخلی و حقوق بشر موضع صریح گرفتهاند، اما از ورود به بحثهای حساس مرتبط با سیاستهای کلان نظام خودداری میکنند. دلیل این محافظهکاری، نگرانی از محدودیتهای سفر، محرومیت از دریافت روادید کشورهای غربی بهویژه آمریکا و سایر کشورهای اروپایی است که این امر میتواند به شدت بر زندگی شخصی، حرفهای و مالی آنها تأثیر بگذارد.
پیشنهادات برای افزایش مسئولیتپذیری اجتماعی سلبریتیها
-
تقویت آگاهی سیاسی و اجتماعی: سلبریتیها باید نسبت به تأثیرات گسترده مواضع خود بر جامعه آگاهتر شوند و مسئولیتپذیری خود را افزایش دهند.
-
ترویج شفافیت و صداقت: تشویق به صداقت در بیان مواضع بهویژه در بحرانها باعث افزایش اعتماد عمومی میشود و به ایجاد اتحاد ملی کمک میکند.
-
حمایت از آزادی بیان: سازمانها و گروههای فعال حقوق بشری میتوانند با حمایت از آزادی بیان چهرهها، فضای مناسبی برای بیان نظرات فراهم کنند.
توصیه میشود مقالات زیر را مطالعه نمایید:
خامنهای بزرگترین رهبر جهان | نفوذ ایران نظم بینالمللی را دگرگون میکند
ایران از مرگ نمیترسد؛ بزرگترین اشتباه آمریکا و اسرائیل در مواجهه با ما
نقش ایران در ظهور؛ رمزگشایی از روایات و واقعیتهای آخرالزمان
آرزوی مرگ برای دشمنان؛ مبنای قرآنی و روایی در اسلام
اسلام آوردن ایرانیان؛ بررسی تاریخی، دلایل و واقعیت اجبار یا انتخاب
کشتار کودکان توسط اسرائیل؛ جنایتی مستند در سایه سکوت جهانی
مقایسه خامنهای و ترامپ؛ صداقت یا فریب؟
شکست اسرائیل در جنگ با ایران؛ روایتی پنهان از نبرد ۱۲ روزه و افشای رسانهها
قدرت نظامی ایران ۱۴۰۴: بررسی توان موشکی، پهپادی و دفاعی
وعده پیروزی به مسلمانان؛ نگاهی دقیق به آیات قرآن درباره فتح در نبردها
پاسخ ایران به آمریکا: سناریوی هولناک انتقام در برابر حمله به فردو و نطنز
هوش مصنوعی ارتش اسرائیل؛ بررسی همکاری گوگل، مایکروسافت، متا با صهیون
دیدگاهتان را بنویسید