شکست اسرائیل در جنگ با ایران؛ روایتی پنهان از نبرد ۱۲ روزه و افشای رسانهها
۱. مقدمه
۱.۱. ضرورت بررسی رسانهای جنگ ایران و اسرائیل
در جهان امروز، قدرت رسانه از قدرت نظامی کمتر نیست. جنگها دیگر فقط با موشک و تانک تعیین نمیشوند؛ روایتها نیز میدان نبرد را شکل میدهند. در جریان جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل، رسانههای غربی و شرقی دو تصویر متفاوت از واقعیت ارائه کردند. شناخت این دوگانه نهتنها برای درک «شکست اسرائیل در جنگ»، بلکه برای تحلیل تأثیر روایتها در بازسازی افکار عمومی ضروری است.
مخاطب امروز با حجم انبوهی از اطلاعات مواجه است. غرب، با شبکههای رسانهای جهانی مانند BBC, CNN و NYTimes، تصویر خاصی از جنگها ارائه میدهد. شرق، با رسانههایی مانند المیادین و پرستیوی، این تصویر را به چالش میکشد. تحلیل این دو رویکرد رسانهای، راهی است برای شناخت آنچه در میدان واقعاً رخ داد، نه فقط آنچه نمایش داده شد.
۱.۲. جنگ ۱۲ روزه: روایت رسمی یا جنگ روایتها؟
در جنگ ۱۲ روزه، شکست یا پیروزی فقط بر پایهی حجم آتش یا تعداد تلفات سنجیده نمیشود. مسئله اینبار فراتر از میدان نظامی است. هر طرف سعی دارد نتیجه نبرد را از طریق رسانههای خود تعریف کند. اسرائیل تلاش کرد با کمک رسانههای جهانی، تصویر پیروزی بسازد. در مقابل، ایران از رسانههای مقاومت برای نمایش پیروزی استفاده کرد. این تقابل، یک جنگ رسانهای گسترده را رقم زد.
برای مثال، تحلیلگر مطرح آمریکایی، جان مرشایمر، میپرسد: «پیروزی یعنی چه؟ فرودگاه تعطیل، پدافند ته کشیده، و ناامنی سراسری؛ آیا این پیروزی است؟» از سوی دیگر، اسکات ریتر نیز حملات آمریکا را بیاثر و نمایشی توصیف کرده است. در همین حال، شبکه فاکسنیوز نیز ناخواسته اذعان میکند که سامانههای دفاعی اسرائیل کارایی لازم را نداشتند.
مفهوم «پیروزی ایران در جنگ» در این جدال روایی مطرح میشود، نه فقط روی زمین. برای همین است که فهم جنگ، بدون تحلیل رسانهها، ناقص باقی میماند. رسانه نه بازتاب واقعیت، بلکه خالق آن شده است.
۲. مروری کوتاه بر جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل
۲.۱. پیشزمینه درگیری
درگیری ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل، ناگهانی نبود. طی سالها، تنشهای امنیتی، حملات سایبری، ترور دانشمندان ایرانی و بمباران مواضع مقاومت در سوریه، زمینه یک نبرد مستقیم را فراهم کرده بود. حمله به تأسیسات نظامی در اصفهان و واکنش شدید ایران، نقطه آغاز عملیاتی بود که بهسرعت به یک جنگ فراگیر تبدیل شد.
رسانههایی مانند الجزیره این جنگ را نتیجه انباشت بحرانهای امنیتی و تحریمهای فلجکننده علیه ایران میدانند. در مقابل، منابع اسرائیلی مانند Times of Israel تلاش میکردند آغاز جنگ را به تهدیدات ایران نسبت دهند.
۲.۲. عملیاتهای نظامی طرفین
در روزهای نخست، اسرائیل تلاش کرد با حملات هوایی دقیق، زیرساختهای موشکی و مراکز صنعتی ایران را هدف بگیرد. در پاسخ، ایران از پایگاههای موشکی و پهپادی خود در سراسر کشور بهره برد و با شلیک صدها موشک نقطهزن به عمق سرزمینهای اشغالی، واکنشی کمسابقه نشان داد.
سامانههای دفاعی مانند پیکان ۲ و پاتریوت، توانایی رهگیری همه اهداف را نداشتند. بهگزارش فاکسنیوز، برخی موشکها به مراکز حیاتی در تلآویو و حیفا اصابت کردند. در همین حال، حزبالله نیز از مرز شمالی وارد درگیری شد و وضعیت امنیتی اسرائیل را پیچیدهتر کرد.
کارشناسانی چون اسکات ریتر، این درگیری را نقطه عطفی در ناکامی نظامی اسرائیل دانستهاند؛ بهویژه به دلیل شکست سیستم دفاعی در برابر موج موشکی ایران.
۲.۳. آتشبس و شرایط آن
پس از ۱۲ روز نبرد سنگین، آتشبس با میانجیگری قطر و عمان و با چراغ سبز آمریکا برقرار شد. ایران اعلام کرد به اهداف بازدارندهاش دست یافته است. اسرائیل نیز مدعی شد که برنامه هستهای ایران را برای چند ماه متوقف کرده. اما ناظران بینالمللی از جمله Atlantic Council معتقدند هیچیک به پیروزی قاطع نرسیدند.
سناتور کریس مورفی در سخنانی صریح گفت: «دیپلماسی تنها گزینه باقیمانده است.» این جمله، بهروشنی نشان داد که آمریکا نیز دیگر میلی به ادامه جنگ نداشت. ایران نیز با بهرهگیری از شعارهای فرهنگی چون هیهات منا الذله، روایت پیروزی ایران در جنگ را در افکار عمومی منطقه تثبیت کرد.
۳. مواضع رسانههای غربی
۳.۱. تحلیل رسانههای جریان اصلی (CNN، BBC، NYT، WP)
رسانههای جریان اصلی غربی، رویکردی محافظهکارانه و گاه مبهم نسبت به شکست اسرائیل در جنگ اتخاذ کردند. هیچکدام از این رسانهها بهصراحت از واژه «شکست» برای اسرائیل استفاده نکردند، اما با دقت در متن گزارشها، میتوان به واقعیتهای پنهانشده پی برد.
CNN تمرکز را بر “میزان تلفات دو طرف” و “پیچیدگی جغرافیایی درگیری” گذاشت. BBC با اشاره به قدرت موشکی ایران، هشدار داد که «بازدارندگی کلاسیک اسرائیل دیگر قابل اتکا نیست». در همین حال، The New York Times ضمن بررسی خسارتها در تلآویو و حیفا، از احتمال تغییر راهبرد امنیتی اسرائیل سخن گفت.
Washington Post در یادداشتی تحلیلی، به ناکارآمدی حملات ایالات متحده در توقف برنامه هستهای ایران اشاره کرد و نتیجه گرفت که «دیپلماسی تنها گزینه مؤثر باقیمانده است.»
۳.۲. مؤسسات تحلیلی (RAND، Atlantic Council، Chatham House)
مؤسسات تحقیقاتی و امنیتی غربی، اغلب واقعبینتر از رسانهها عمل کردند. RAND Corporation در تحلیل مفصل خود تأکید کرد که حملات اسرائیل به تأسیسات ایران تنها توانستند چند ماه تأخیر ایجاد کنند و نتوانستند ساختار هستهای ایران را تخریب کنند.
Atlantic Council نتیجهگیری کرد که اسرائیل در این نبرد، اگرچه به برخی اهداف تاکتیکی رسید، اما از دستیابی به پیروزی راهبردی بازماند. این موسسه تأکید میکند که ایران نهتنها بازدارندگی خود را حفظ کرده، بلکه افکار عمومی منطقهای را نیز به نفع خود تغییر داده است.
موسسه Chatham House نیز اذعان کرد که توازن قوا در منطقه به سود ایران در حال تغییر است. در گزارش آنها آمده است که حملات دقیق ایران به اهداف حیاتی اسرائیل، ضعف سیستم دفاعی این رژیم را آشکار کرده است.
۳.۳. گزارههای کلیدی در تحلیل غربیها
با کنار هم قرار دادن تحلیلها و تیترها، گزارههای کلیدی غربیها چنین ترسیم میشود:
-
اسرائیل نتوانست برنامه هستهای ایران را نابود کند؛
-
ایران در عرصه جنگ روانی، دست بالا را بهدست آورد؛
-
سیستمهای دفاعی اسرائیل در برابر موج موشکی ایران ناکارآمد عمل کردند؛
-
افکار عمومی در آمریکا و اروپا، خواهان پایان سریع جنگ شدند؛
-
گزینه نظامی در برابر ایران دیگر جذابیت گذشته را ندارد.
با وجود تلاش برای عدم بهکاربردن واژه «شکست»، همه تحلیلها نشان میدهند که شکست اسرائیل در جنگ در این نبرد، یک واقعیت انکارناپذیر است. در چنین شرایطی، روایت رسمی غرب دچار شکاف شده و پیروزی ایران در جنگ، حتی در تحلیلهای محافظهکارانه نیز به چشم میآید.
۴. مواضع رسانههای شرق و مقاومت
۴.۱. تحلیل فارسنیوز، المیادین، المنار، پرستیوی
رسانههای شرق و محور مقاومت با لحنی صریح و هدفمند، تصویر پیروزی ایران در جنگ را ترسیم کردند. این رسانهها نهتنها بر تلفات دشمن تأکید داشتند، بلکه تلاش کردند روایت غالب غربی را با شواهد میدانی به چالش بکشند.
فارسنیوز با استناد به گفتههای تحلیلگران آمریکایی و گزارشگران مستقل، از بیسابقه بودن شکست اسرائیل نوشت. شبکه المیادین نیز تأکید کرد که حملات موشکی ایران معادلات قدرت را در منطقه تغییر داده است. المنار به پوشش لحظهبهلحظه درگیریها پرداخت و از ناکامی گنبد آهنین گفت. پرستیوی نیز مجموعه گزارشهایی منتشر کرد که نشان میداد مواضع حیاتی در سرزمینهای اشغالی تحت اصابت قرار گرفتهاند.
این رسانهها جنگ ۱۲ روزه را نه یک تقابل نظامی، بلکه یک شکست آشکار برای اسرائیل معرفی کردند. تصاویر و تحلیلهای میدانی، تلاش داشتند موقعیت ایران را نهتنها دفاعی بلکه بازدارنده نشان دهند.
۴.۲. نظرات چهرههای مستقل غربی (اسکات ریتر، جان مرشایمر، استیو بنن)
برخی از کارشناسان آمریکایی و اروپایی که خارج از ساختار رسمی دولتهای غربی فعالیت میکنند، دیدگاههایی صریحتر ارائه کردند.
اسکات ریتر، افسر اطلاعاتی پیشین ارتش آمریکا، در مصاحبه با المیادین، حملات آمریکا به ایران را «نمایشی و بیاثر» دانست. او اعلام کرد که پایان این جنگ، نشانهای از پیروزی تهران بود، نه شکست.
جان مرشایمر، نظریهپرداز مشهور روابط بینالملل، با لحنی تند اظهار داشت که تعطیلی فرودگاهها، نابودی زیرساختها و فرسایش موشکی اسرائیل، هیچ نشانهای از پیروزی نیست.
استیو بنن، مشاور سابق ترامپ، اذعان کرد که آتشبس برای نجات اسرائیل برقرار شد، نه پایان موفق عملیات.
این نظرات، فضای تحلیل رسانههای غربی را تغییر دادند. آنها شکست اسرائیل در جنگ را برجسته کردند و برخلاف جریان رسمی رسانهای غرب، مواضعی واقعگرایانه اتخاذ نمودند.
۴.۳. برجستهسازی پیروزی ایران در روایت شرقی
رسانههای مقاومت در روایت خود، از پیروزی صرفنظر نکردند. آنها روایتهای عاطفی، ارزشی و استراتژیک را ترکیب کردند. این رسانهها به سراغ مفاهیمی مانند هیهات منا الذله و یاد قیام عاشورا رفتند تا روح مقاومت را با باورهای فرهنگی پیوند دهند.
در گزارشهای این رسانهها، تصاویر ویرانی در تلآویو، بیثباتی اجتماعی، فرار ساکنان شهرهای مرزی و ناتوانی در برابر موج حملات موشکی، دلایل روشنی برای شکست اسرائیل در جنگ معرفی شدند.
همزمان، تحلیلگران رسانههای عربی و فارسی تأکید کردند که این جنگ، الگوی بازدارندگی جدیدی را در منطقه شکل داده است. در مقالهای از نفیسه کوهنورد، نیز آمده بود که «ایران توانست، بدون داشتن ارتش کلاسیک پیشرفته، جبهه مقابل را به آتشبس مجبور کند.»
۵. مقایسه تطبیقی روایت شرق و غرب
۵.۱. نقاط اشتراک و اختلاف
رسانههای شرق و غرب، هر دو به اهمیت راهبردی جنگ ۱۲ روزه اذعان کردند. از دید هر دو طرف، این جنگ صرفاً یک نبرد نظامی نبود. موضوع، آزمون بازدارندگی و قدرت منطقهای بود. هر دو روایت، به تأثیر موشکهای ایران و ناکامی در دفاع کامل توسط اسرائیل اشاره داشتند.
اما در تفسیر این وقایع، اختلافها آشکار است. رسانههای غربی مانند CNN و NYT تلاش کردند نتیجه جنگ را مبهم جلوه دهند. آنها از عباراتی مانند “موازنه شکننده”، “خسارت دوطرفه” و “بازدارندگی متقابل” استفاده کردند.
در مقابل، رسانههای شرقی مانند المیادین و پرستیوی روایت قاطعتری ارائه دادند. آنها با استناد به واقعیتهای میدانی، پیروزی ایران و شکست اسرائیل در جنگ را برجسته کردند.
۵.۲. چه کسی از شکست صحبت میکند؟
در تحلیلها و تیترهای رسانههای غربی، بهندرت واژه «شکست» دیده میشود. اما برخی کارشناسان مستقل، خلاف این روند حرکت کردند. چهرههایی مانند اسکات ریتر و استیو بنن، با صراحت از «شکست اسرائیل» سخن گفتند. آنها جنگ را نوعی عقبنشینی استراتژیک برای تلآویو دانستند.
حتی برخی سناتورها مانند کریس مورفی، به ناکامی در مهار برنامه هستهای ایران اشاره کردند. این نوع اظهارات، خارج از دایره رسانههای رسمی شکل گرفت، اما بهمرور به روایت رسانهها نیز نفوذ پیدا کرد.
۵.۳. چه کسی از پیروزی سکوت میکند؟
رسانههای غربی، در برابر موفقیت ایران سکوت کردند یا آن را به حاشیه راندند. Washington Post تنها بهطور گذرا نوشت که برنامه هستهای ایران نابود نشد. BBC نیز از “مقاومت شدید ایران” سخن گفت، اما از بهکار بردن عبارت «پیروزی ایران در جنگ» اجتناب کرد.
در مقابل، رسانههای مقاومت از همان ابتدا پیروزی را اعلام کردند. فارسنیوز در گزارشهای خود، تمرکز را بر تسلیم رسانهای اسرائیل، عقبنشینی نظامی و استیصال دیپلماتیک گذاشت. برای این رسانهها، شکست دشمن با معیارهای واضحی قابل اندازهگیری بود.
۶. پشتپرده روایتهای رسانهای
۶.۱. سانسور یا دیپلماسی رسانهای در غرب
رسانههای غربی در جنگهای منطقهای، معمولاً تحت تأثیر سیاستهای دولتهای خود عمل میکنند. در جریان جنگ ۱۲ روزه، سانسور ضمنی و دیپلماسی رسانهای به چشم میخورد. به جای بیان صریح شکست اسرائیل، تحلیلها و گزارشها با زبان محافظهکارانه ارائه شدند تا جایگاه متحدان حفظ شود.
برخی گزارشها به صورت گزینشی، تنها بخشهایی از واقعیت را منعکس کردند و بخشهای حساس را حذف یا کمرنگ نشان دادند. این رویکرد، نشاندهنده تلاش برای مدیریت افکار عمومی و جلوگیری از تشدید تنشهای سیاسی است. برای مطالعه بیشتر به تحلیل فایننشال تایمز مراجعه کنید.
۶.۲. تبلیغ یا واقعیت در رسانههای شرقی
رسانههای شرق و محور مقاومت، علاوه بر انتقال واقعیتهای میدانی، از این جنگ برای تقویت روحیه مقاومت و انسجام منطقهای بهره بردند. این رسانهها، روایت پیروزی ایران را برجسته کردند و شکست اسرائیل را به عنوان واقعیتی انکارناپذیر به تصویر کشیدند.
هر چند ممکن است در برخی موارد، جنبههای تبلیغاتی و اغراقآمیز دیده شود، اما نمیتوان حقیقت مؤثر بودن بازدارندگی ایران را نادیده گرفت. نمونه آن را میتوان در گزارشهای المیادین و فارسنیوز دید که به واقعیتهای نظامی و سیاسی اشاره میکنند.
۶.۳. مخاطب جهانی در تقاطع دو روایت
در این میان، مخاطب جهانی در وضعیت پیچیدهای قرار دارد. رسانههای غربی و شرقی، هر کدام با هدفگذاری خاص، تصویری متفاوت ارائه میدهند. این تفاوت روایت، موجب سردرگمی و ایجاد شک و تردید در ذهن مخاطب میشود.
کاربرد رسانههای دیجیتال و شبکههای اجتماعی، فرصتی برای مخاطبان فراهم کرده تا بتوانند تحلیلها و گزارشها را از منابع مختلف بررسی کنند. این امکان، به مخاطب جهانی کمک میکند تا روایت کاملتر و نزدیکتر به واقعیت را بیابد.
۷. تحلیل نهایی از میدان نبرد
۷.۱. دستاوردهای استراتژیک ایران
ایران در این جنگ کوتاهمدت توانست چند دستاورد مهم کسب کند. نخست، نشان داد که سامانههای موشکیاش قادر به نفوذ به عمق خاک اسرائیل هستند. این موضوع بهمعنای تقویت واقعی بازدارندگی است. همچنین، ایران توانست متحدان خود در منطقه را فعالتر کند و نفوذ خود را افزایش دهد.
از سوی دیگر، تثبیت موقعیت ایران در معادلات منطقهای به کمک رسانههای مقاومت و استفاده هوشمندانه از جنگ روانی، موفقیت دیگری برای تهران محسوب میشود. برای مطالعه بیشتر به تحلیل Atlantic Council مراجعه کنید.
۷.۲. نقاط ضعف و هزینههای اسرائیل
اسرائیل در این نبرد با چالشهای مهمی روبرو شد. نخست، سامانههای دفاع هواییاش نتوانستند جلوی حملات موشکی گسترده را بگیرند. این ضعف، شکاف امنیتی بزرگی ایجاد کرد که میتواند در درگیریهای آینده هزینهساز باشد.
هزینههای اقتصادی و اجتماعی جنگ نیز سنگین بود. خسارات مالی به زیرساختها و نگرانی شهروندان، فشار داخلی را افزایش داد. علاوه بر این، تلفات انسانی و کاهش اعتماد به سیستم دفاعی، اسرائیل را در موقعیت ضعف قرار داد.
۷.۳. واقعیت یا پیروزی روانی؟
سؤال اصلی این است که آیا ایران واقعاً در میدان نبرد پیروز شده یا صرفاً پیروزی روانی حاصل شده است؟ پاسخ این است که هر دو واقعیت دارد.
از نظر نظامی، ایران توانست اهداف کلیدی را هدف قرار دهد و سامانه دفاعی اسرائیل را تحت فشار قرار دهد. از منظر روانی و رسانهای نیز، تهران موفق شد پیام قدرت و بازدارندگی را به جهانیان منتقل کند. این امر، به تغییر توازن قوا کمک میکند.
در نهایت، این جنگ نشان داد که مفهوم پیروزی فراتر از میدان نبرد فیزیکی است و جنگ روایتها اهمیت بسیار زیادی دارد.
۸. مسیر آینده
۸.۱. تأثیر جنگ بر بازدارندگی منطقهای
جنگ ۱۲ روزه توانست بازدارندگی ایران را در منطقه تقویت کند. ایران با نشان دادن قابلیت هدفگیری دقیق مراکز حیاتی دشمن، به متحدان و رقبای منطقهای خود پیام روشنی فرستاد. این رویداد، خطوط قرمز جدیدی را در معادلات نظامی منطقه تعیین کرد و مانع از هرگونه اقدام تهاجمی بیملاحظه علیه ایران شد.
به گزارش Middle East Institute، این جنگ توانست توازن قوا را در خاورمیانه به نفع ایران تغییر دهد و جایگاه تهران را در مذاکرات و صلح منطقهای تقویت کند.
۸.۲. نقش افکار عمومی جهانی
افکار عمومی جهانی، بهویژه در کشورهای غربی، نقش مهمی در تغییر سیاستها ایفا کرد. نگرانی از گسترش درگیری و هزینههای انسانی و اقتصادی، فشار بر دولتها را افزایش داد تا مسیر دیپلماتیک را انتخاب کنند. رسانههای اجتماعی و مستقل توانستند روایتهای متفاوتی ارائه دهند که مخاطبان را به بررسی چندجانبه واقعیت ترغیب کرد.
به این ترتیب، افکار عمومی به عنوان نیرویی تأثیرگذار در صلح یا ادامه درگیری ظاهر شد. تحلیل Brookings Institution این نقش را پررنگ توصیف کرده است.
۸.۳. آیا توازن قوا تغییر کرده است؟
پس از جنگ ۱۲ روزه، توازن قوا در منطقه به نفع ایران تغییر کرده است. این تغییر نه فقط در توان نظامی بلکه در حوزههای سیاسی و رسانهای نیز قابل مشاهده است. ایران توانست جایگاه خود را به عنوان بازیگری مهم و بازدارنده تثبیت کند.
از سوی دیگر، اسرائیل نیازمند بازنگری در استراتژیهای دفاعی و دیپلماتیک خود است. تضعیف سامانههای دفاعی و افزایش فشار داخلی، تهدیدهایی جدی برای تلآویو محسوب میشوند.
۹. نتیجهگیری نهایی
۹.۱. پاسخ روشن به پرسش مقاله
جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل، بیش از هر چیز نشان داد که مفهوم پیروزی و شکست در نبردهای مدرن، پیچیدهتر از گذشته شده است. با توجه به شواهد نظامی، رسانهای و تحلیلی، واضح است که شکست اسرائیل در جنگ و پیروزی ایران در جنگ یک واقعیت ملموس است. توانایی ایران در نفوذ به عمق خاک دشمن و ناکارآمدی سامانههای دفاعی اسرائیل، به روشنی شکست راهبردی تلآویو را نشان میدهد.
۹.۲. ضرورت رصد چندجانبه واقعیتهای میدانی
برای درک درست این نبرد و پیامدهای آن، باید روایتها را از منابع مختلف و مستقل بررسی کرد. تنها تحلیل رسانههای رسمی کافی نیست. رصد واقعیتهای میدانی، ارزیابی تحلیلهای مستقل و توجه به نظرات کارشناسان خارج از دایره رسمی، ضروری است.
تنها با چنین رویکردی، میتوان فهمی دقیق از توازن قوا و آینده منطقه به دست آورد. این نگاه چندجانبه، مسیر درست برای تحلیلهای آینده در مناقشات منطقهای است.
۱۰. پرسشهای متداول (FAQ)
۱۰.۱. آیا رسانههای غربی واقعیت را سانسور میکنند؟
رسانههای غربی به دلیل تأثیرپذیری از سیاستهای دولتهای خود، گاهی بخشهایی از واقعیت جنگ ایران و اسرائیل را سانسور یا کمرنگ میکنند. این رویکرد بیشتر به دلیل حفظ منافع استراتژیک و جلوگیری از تضعیف متحدان اتفاق میافتد. برای بررسی دقیقتر این موضوع، میتوانید به تحلیل فایننشال تایمز مراجعه کنید.
۱۰.۲. چه منابعی در تحلیل جنگ ایران و اسرائیل بیطرفتر هستند؟
تحلیلهای مؤسسات مستقل و کارشناسان خارج از ساختارهای رسمی، مانند RAND Corporation و چهرههایی چون اسکات ریتر و جان مرشایمر، بیطرفانهتر و واقعگرایانهتر هستند. همچنین رسانههای دیجیتال و شبکههای اجتماعی میتوانند دیدگاههای متنوعی ارائه دهند.
۱۰.۳. چرا آتشبس زودهنگام برقرار شد؟
آتشبس پس از ۱۲ روز جنگ، به دلیل فشارهای دیپلماتیک بینالمللی و ناتوانی طرفین در کسب پیروزی قاطع برقرار شد. همچنین، نگرانی از گسترش بحران و هزینههای اقتصادی و انسانی جنگ، موجب شد تا راهحل مسالمتآمیز در اولویت قرار گیرد. این موضوع توسط تحلیلگران در Atlantic Council به تفصیل بررسی شده است.
توصیه میشود مقالات زیر را مطالعه نمایید:
خامنهای بزرگترین رهبر جهان | نفوذ ایران نظم بینالمللی را دگرگون میکند
ایران از مرگ نمیترسد؛ بزرگترین اشتباه آمریکا و اسرائیل در مواجهه با ما
نقش ایران در ظهور؛ رمزگشایی از روایات و واقعیتهای آخرالزمان
آرزوی مرگ برای دشمنان؛ مبنای قرآنی و روایی در اسلام
اسلام آوردن ایرانیان؛ بررسی تاریخی، دلایل و واقعیت اجبار یا انتخاب
کشتار کودکان توسط اسرائیل؛ جنایتی مستند در سایه سکوت جهانی
مقایسه خامنهای و ترامپ؛ صداقت یا فریب؟
موضعگیری سلبریتیها در جنگ؛ سکوت و تسلیم مقابل آمریکا و اسرائیل
قدرت نظامی ایران ۱۴۰۴: بررسی توان موشکی، پهپادی و دفاعی
وعده پیروزی به مسلمانان؛ نگاهی دقیق به آیات قرآن درباره فتح در نبردها
پاسخ ایران به آمریکا: سناریوی هولناک انتقام در برابر حمله به فردو و نطنز
هوش مصنوعی ارتش اسرائیل؛ بررسی همکاری گوگل، مایکروسافت، متا با صهیون
دیدگاهتان را بنویسید